فرش ماهور در گفتگو با جناب آقای سعیدپور به بررسی وضعیت طراحی فرش در ایران پرداخت. گفتگو با پرسیدن این سوال آغاز شد که:
با توجه به روند رشد کمّی که در تیراژ تولید و تعداد کارخانههای افتتاح شده فرش در ایران داشتهایم، آیا در بخش طراحی هم شاهد رشد چشمگیر هستیم؟
از نظر تعداد بله ما شاهد حضور و ظهور افرادی هستیم که در طرح و رنگ شروع به فعالیت کردند و با گذراندن آموزشهای کوتاهمدت یا کارآموزی در کنار طراحان توانستهاند ایدههایی را مطرح کنند. ولی در مقاطع مهمی مانند شرایط رکود اقتصادی که نیاز هست ابزارهای طرح، رنگ و ایدههای خاص به کمک چرخ اقتصاد بیاید، متاسفانه این افراد به قدر کافی خلاق و نوآور نیستند که با ارائه ایدههای جدید موجب ایجاد روند و رونق در بازار شوند. اینجا نیاز به یک کار استادانه و برخاسته از تجربه چند ده ساله است که متاسفانه این افراد با اینکه از نظر کمّی هم تعداد قابل توجهی دارند برای این موضوع تربیت نشدهاند و تجربه کافی ندارند.
دانشگاه هم متاسفانه رسالت واقعی خود را در صنعت فرش انجام نداده و افراد متخصصی که وارد بازار میکند، صرفا فارغ التحصیل هستند. این افراد در زمینه شاگردی نزد افراد و اساتید برجسته کاری نکردهاند تا موضوع طرح و رنگ را مثل گذشتهای که فرش ایران پرچمدار و باعث افتخار ایران بود، امروز هم داشته باشیم.
چنانچه هنوز هم در دنیا با شنیدن اسم ایران یکی از مواردی که به ذهن افراد میرسد Persian Carpet است که به کارهای استادانه افراد در گذشته برمیگردد.
بررسی وضعیت فرش ماشینی در ایران و ترکیه
در حوزه فرش ماشینی وقتی خود را با ترکیه یا کشورهای دیگر بعد از آن مانند عربستان، مصر، هند و چین مقایسه کنیم در برخی جاها متاسفانه شاهد این هستیم که پسرفت اتفاق میافتد و اگر هم رشدی بوده، با تکیه به نقشههای اصیل و از قبل جواب داده فرشهای دستبافت ایرانی است که از گذشته به ارث بردهایم.
امروز متاسفانه در حوزه فرشهای ماشینی طرحهایی که بگوییم این نقشهها خاص تکنولوژی فرش ماشینی است،یا وجود ندارد یا خیلی کم است. درحالی که در ترکیه شاهد این هستیم که برخی نقشهها کاملا مختص فرشهای ماشینی هستند و نمیتوان گفت که نقشهها برخاسته از مد یا اصالتهای فرش دستبافت است. البته با توجه به اینکه ترکیه در صنعت فرش دستبافت هم پیشینهای دارد این تفکیک استراتژیای است که آگاهانه اتخاذ شده است.
اما در ایران نه، اگر نقشههای دستبافت مثل و عین خودشان دقیقا کپی شوند میتوانند عامل موفقیت قرار گیرند، در غیر این صورت کار جدی انجام نشده و البته این جریان، هم ریشههای فرش دستبافت را می زند و هم برای فرش ماشینی اثر بلندمدت مثبت نخواهد داشت.
تیمهای طراحی باید این قابلیت را ایجاد کرده و طرح، رنگ و ایدههایی را که مختص فرش ماشینی است به وجود بیاورند. همانطور که اگر امروز در سیستم پارچه و پارچهبافی سیری کنیم و پارچههای رومبلی را مورد بررسی قرار میدهیم کاملا مشخص است اینها متاثر و تولید شده توسط ماشین هستند و از آن طرف پارچههای با نقشه ترمه و بتهجقه را وقتی بررسی میکنیم ( با اینکه بعضا به صورت تکنولوژیکی هم تولید میشود) مشخص است که اینها نقشههای قدیمی، اصیل و با کاربردهای مشخص برای ایجاد یکسری صنایعدستی خاص ایرانی هستند که بافته شدهاند.
در صنعت فرش امروز واقعا بین فرش ماشینی و فرش دستی مخصوصا با افزایش شانه و ظرافتهایی که اتفاق افتاده نمیتوان تفاوت قائل شد. اخیرا هم فرشهای خیلی ظریف و با همان لطافت مثل فرش قم تولید شده است که تشخیصشان برای افرادی که تخصص کافی ندارند سخت است. این موضوع به هیچ وجه کمکی به جامعه فرش ماشینی ایران( که تعداد قابل توجهی بازیگر هم دارد) نمیکند. متاسفانه باید گفت که وضعیت فعلی یک رسوایی است و ممکن است به فرش دستبافتی هم که توانسته در دهههای گذشته در بازارهای بین المللی اعتبار کسب کند نیز آسیب بزند.
راهحل پیشنهادی برای پیشرفت آینده فرش ماشینی در ایران
در ایران چون ما یک سندیکا، انجمن یا دپارتمان برای طراحی و مد نداریم افراد به صورت خانگی و انفرادی، در دفاتر شخصی ایدهپردازیهایی میکنند، ممکن است برخی در یک مقطع با یک اید ه موفق باشند یا همان طرحهای فرش دستبافت را کپی کنند که در مورد آن صحبت شد. چنانچه تولیدکنندگان به این باور برسند و با همت و حمایت آنها انجمنها تشکیل شود و جایگاه اصلی خود را پیدا کند میتوانیم به آینده فرش ماشینی ایران در دنیا امیدوارتر باشیم.
انجمنی که در یک مجتمع ایجاد شود و مثلا 100 طراح برجسته با رعایت اصول و استاندارهای صنفی خود در این مجتمع جلسات تخصصی و هماندیشی داشته باشند و در کنار آن به صورت مجزا و تخصصی هم در سبکهای مختلف فعالیت کنند؛ یکجا فقط نقشه مربوط به حوزه کودک، یک بخش فرش مدرن، سنتی، جوان، میانسال و یک بخش فرش خلیج فارس و ..
این بخشها تاثیرات مختلف را روی ایده و سلایق هم به صورت مثبت میگذارند و نهایتا آن فایل خروجی هم که در سیستم تولیدی یک واحد تولیدی وارد می شود موجب موفقیت خواهد شد.
این موضوع بزرگترین ضعف در حوزه فرش ماشینی ایرانی است؛ ترکیه اگر امروز موفق است همین مسیر را به صورت صحیح طی کرده است. در ترکیه دپارتمانهای تخصصی طراحی مثل یک کلینیک پزشکی حضور دارند که در لحظه یک پزشک میتواند در مطب با بیمارخود مذاکره کند یا او را به سایر بخش ها ارجاع بدهد.
در ایران در حوزه فرش یک طراح در همه بخشها مثل حوزه کودک، مدرن و … ورود پیدا میکند و به هیچ طرحی نه نمیگوید؛ طراحانی که عموما با دوره های کارآموزی و کارورزی رشد کردهاند و کسانی نیستند که در جمع و در یک مسیر رو به رشد خودشان را وفق بدهند و غالبا مدعی هستند. این عدم وجود نگاه تخصصی و بلند مدت ضعف بزرگی است که باید با همت و حمایت تولیدکنندگان رفع شود تا فرش ماشینی جایگاه خود را همچون فرش دستبافت در دنیا داشته باشیم.